چی بگم٬از کجا بگم
دردمو با کیا بگم
بهتره که دم نزنم
حرفی از عشقم نزنم
از عشقی که گم شد ورفت
عشقی که بی فروغ نبود
برای من دروغ نبود
بغضی نشسته تو گلوم
وقتی نشستی روبروم
من از خودم چرا بگم
میخوام ازون چشات بگم
دل از زمونه میکنم
حرف دلمو میزنم
وقتی نشستی رو به من
ازعاشقی بگو به من
چشات اگه پس نزنن
چشمای سرسپرده مو
میشه فراموش بکنم
خاطره های مرده مو